shadishadi، تا این لحظه: 21 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات ستایش

من و ارمیا

1392/6/12 10:47
نویسنده : ستایش
623 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دیروز ما به تهران  رسیدیم خواهرم ستاره از دیدن ما خیلی خوشحال شد ولی من خیلی ناراحت شدم چون ارمیا فداش بشم خواب بود ما هم شام خوردیم بعد هم خوابیدیم فردانهار ماکارنی داشتیم خواستم بخورم قاشق نداغشتیم خواستم بخوابم لحاف نداشتیم رفتم حال گاومو بپرسم چاقو کشیدم سرشو بریدمنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)